تماشای ویدئو پارت ۴۶ رمان تو فقط حق منی از کيونما

#46 #تو_فقط_حق_منی_من با خجالت سرم رو پایین انداخته بودم، آخه فاصله زیادی با ادنان نداشتم و بوی عطر تلخ سردش بینیم رو نوازش می‌کرد. با صدای ساتیا بهش نگاه کردم. دستش رو سمت ضبط برد که آهنگ بزاره ولی مثل این‌که بلد نبود و صدای جیغش بلند شد. -دایی دایی، آهنگ بزال میتام قلش بدم، میتا با دلارا جونم بلقصم.(دایی دایی، آهنگ بزار می‌خوام قرش بدم می‌خوام با دلارا جونم برقصم). ادنانم سرخوش خندید و یه آهنگ خارجی گذاشت. ساتیا تا صدای آهنگ رو شنید جیغی از خوشحال کشید و شروع کرد به قر دادن، دهنم باز مونده بود، نیم وجبی
9 مرداد 1400
کيونما
loading...