داره بارون میباره رو دستای خشک زمین
خورشید ما پشت ابر ولی نورش میرسه
آب جارو میکنن کوچه هارو فرشته ها
آره کمکم به خدا بوی ظهورش میرسه
یه روزی میاد و وا می کنه از
پر آواز ها راه نفس رو
یه روزی میاد و خط می زنه از
کتابا واژه ی سرد قفس رو
یه صبح جمعه همراهش میاره
تو باغ زرد هر خونه بهارو
قنوتا سبز میشن رو به کعبه
میگیره دستای اهل دعارو
خاک پای تو به روی بال عرشه اون بالا
همونی که دلای مرده رو زنده می کنه
توی قلب تاریک زمینیان خیمه زدی
کرم نگاه تو عالم بنده می کنه
یه وزی میاد و وا می کنه
از پر آواز ها راه نفس
کيونما